یکی از همین روزها ، پنجره ها را که
بگشاییم می بینیم در اوج سرما ، ناگهان
بهار ، بساط معطر و صورتی رنگش را همه جا پهن کرده است.
بیماری کرونای لعنتی رفته است.
فقر، رفته است.
بی حجابی رفته .
حیا که در نایابی بود برگشته .
جنگ ، واژه ای بی مفهوم شده و
رنج ، برای همیشه از یادها رفته است.
یک روز، که خیلی هم نزدیک است ،
پنجره ها را که باز می کنیم ،
می بینیم شمیم زهرایی هزار گل نرگس،
فضا را پر کرده است.
نگاه می کنیم و می بینیم تو آمده ای
اللهم عجل لولیک الفرج
العجل العجل یا مولانا یا صاحب امان
، ,بینیم ,کرده ,کنیم ,بی ,شمیم ,کرده است ,رفته است ,می بینیم ,پر کرده ,هزار گل
درباره این سایت